هیچ!
جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۰۰ ق.ظ
.
هیچ،
نگویمَت،
از این رَنجِ بیحساب؛
که چه؟
تویی تمامِ درد و بیحساب، دوای من!
.
•••••••
.
هیچ،
ندارمَت،
در انتهای سالها؛
چرا؟
کجاست تمامِ تو، ای تمامِ عمرِ من؟!
.
•••••••
.
هیچ،
نخواهمَت،
در این هجومِ بیکسی؛
بیا!
که میخواهدَت دل و، عقل بسیارتر!
.
•••••••
.
هیچ،
نبینمَت،
زِ پشتِ این غبارِ دل؛
کجاست؟
آبِ روشنِ حضور، چشمههای پاکتر!؟
.
•••••••
.
هیچ،
نبویمَت،
در این مرورِ خاطرات؛
ببین!
چهگونه میشود دلم، زِ بوی و عطرِ تو، هوا!
.
•••••••
.
هیچ،
نبُردمَت،
زِ یاد، بِبایدم که باز؛
کجا؟
ببیندَت دلم، در التماسِ شب، کجا؟!
.
•••••••
.
آری،
دِلا!
قبل از سقوطِ بمبها،
قبل از سقوطِ زندگی،
تو بپرس:
"دنیا، بدونِ من چهگونه است؟!"
تا بگویمَت:
هیچ!
.
•••••••
.
[اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج]
۹۹/۰۶/۰۷
به به! چه زیباست! :))))🌹🌹